آبی گلدار

در تو می‌بینم برقصی پا به پای بیدها :)

آبی گلدار

در تو می‌بینم برقصی پا به پای بیدها :)

ریشه در خویش

جمعه, ۲۴ آذر ۱۳۹۱، ۱۲:۳۱ ب.ظ

دیروز، ساعت 5 بعد از ظهر، مستند «ریشه در خویش» در یکی از سالن‌های ساختمان حوزهٔ هنری (در تقاطع حافظ و سمیه) اکران شد. بانی برنامه «خانهٔ ادبیات افغانستان» بود. من خبر پخش این مستند را از طریق استادم دریافت کرده بودم و خیلی مشتاق بودم که حتما آن را ببینم. برای رسیدن به برنامه نیم ساعت زودتر از کلاس بعد از ظهرم بیرون زدم. به موقع به ساختمان حوزه هنری رسیدم اما مدت زیادی معطل پیدا کردن سالن اوستا بودم. ساختمان حوزهٔ هنری بزرگ بود و دورتادورش را سالن‌های مختلف احاطه کرده بودند. هیچ تابلو و راهنمایی در کار نبود. در بخش‌های اداری ساختمان کسی نبود که ازش سوال بپرسم. راهنمایی‌های نگهبان‌ها هم مبهم و غلط بودند. به هر حال با ده دقیقه تاخیر وارد سالن شدم.

 

«ریشه در خاک» روایت مستندی بود از زندگی چند مهاجر هنرمند افغان؛ یک نقاش، چند شاعر، یک نویسنده و یک نوازنده. ظاهرا همه‌شان با این سوال مضحک روبه‌رو شده‌بودند که «مگر افغان‌ها هم هنرمند دارند؟!» اما فضای فیلم روی هم رفته امیدوارکننده بود و می‌کوشید این پیام را برساند که باید بی‌خیال قید و بند‌های انتسابی شد و به جای آن‌ها به زندگی چسبید. بعد از پایان فیلم، کارگردان روی سن رفت و به سوال‌های مجری برنامه پاسخ داد. فضای پرسش و پاسخ‌ها خیلی شاد و شوخ‌طبعانه بود. مژگان اینانلو در میانهٔ حرف‌هایش اشاره کرد که هم صدا و سیما و فستیوال‌های داخلی و هم چندین فستیوال خارجی «ریشه در خویش» را رد کرده‌اند. من می‌توانستم دلیل خارجی‌ها را درک کنم؛ آن‌ها احتمالا ترجیح می‌دهند تصویر رنج و بدبختی مهاجران را ببینند؛ مرثیه خواندن برای رنج‌های ملت‌های دیگر تسکین‌شان می‌دهد و وجدان‌شان را آرام می‌کند که «بله، ما وظیفهٔ خودمان را انجام دادیم.» اما هرچه فکر کردم نتوانستم بفهمم صدا و سیما و فستیوال‌های داخلی چه جور ایرادی در فیلم کشف کرده‌اند. اتفاقا «ریشه در خویش» این پتانسیل را داشت که باب طبع صدا و سیما تاویل شود. می‌شد ذهن مخاطب را هدایت کرد که از آن نتیجه بگیرد ایران عجب جای گل و بلبلی است! منظورم این نیست که فیلم همچه پیامی داشت یا نگاه کارگردان این بود. اما به هر حال می‌شد زمینه‌سازی کرد و این معنا را ازش بیرون کشید. خلاصه این که تلاش‌های من برای کشف دلایل تصمیم‌گیرنده‌های صدا و سیما به نتیجه نرسید. فقط حدس زدم شاید حاضر نیستند اعتراف کنند که ایرانی‌ها با مهاجران افغان بد تا می‌کنند و نگاه‌شان تحقیرآمیز است؛ شاید فکر می‌کنند ضرر چنین اعترافی بسیار بیشتر از سودی است که از تاویل فیلم حاصل‌شان می‌شود.

 

من مجبور بودم بعد از پایان برنامه با عجله برگردم تا در تایم مجاز ورود و خروج به خوابگاه برسم و تاخیر نخورم. نشد بمانم و با اعضای خانهٔ ادبیات افغانستان آشنا شوم. ولی به خودم وعده دادم که در نشست‌های بعدی‌شان شرکت کنم. پرسیدم، گفتند هر پنج‌شنبه همان ساعت و همان جا گرد هم می‌آیند و شعر و داستان می‌خوانند.

 

فیلم خوبی بود؛ دیدنش به از دست دادن نیم ساعت پایانی کلاس می‌ارزید.

نظرات  (۱)

بله مستند قشنگیه
نه به خاطر اینکه منم اونو دیدم و هم یه همکاری کوچولو درش داشتم
به این خاطر که متفاوت بود
متاسفم که اینو میشنوم صدا و سیما این مستند رو رد کرده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی