قبلا در همین وبلاگ نوشتهام که چقدر کتابخانهٔ حسینیهٔ ارشاد و کتابدارانش را دوست دارم. هربار که به آنها سرمیزنم شاد و امیدوار میشوم. با وجود این تا به حال فقط برای نشستهای خبری به این کتابخانه رفت و آمد کرده بودم و هرگز سالن مطالعه و مخزن کتابهایش را ندیده بودم و فکر عضویت در آن به ذهنم خطور نکرده بود. دیروز برای اولین بار به این فکر افتادم. دلم رمان کلاسیک میخواست ولی میدانستم که قیمت کتاب خیلی بالا رفته. به خودم گفتم اگر عضو یک کتابخانهٔ عمومی خوب نشوی باید همهٔ زمستان را بدون رمان سر کنی. بلافاصله به یاد کتابخانهٔ حسینیهٔ ارشاد و مجموعهٔ بزرگ و هیجانانگیزش و تخفیف سی درصدی هفتهٔ دانشجویش افتادم. حالا که این سطور را تایپ میکنم در سالن مرجع این کتابخانه نشستهام. مراحل عضویتم انجام شده و تا چند روز دیگر میتوانم کارتم را تحویل بگیرم. اما از همین حالا عضو محسوب میشوم و دارم از خدمات کتابخانه استفاده میکنم؛ مثلا «شاهنامه» را از بخش مرجع امانت گرفتهام و دارم از ابتدا میخوانم. رمز اینترنت امروز را هم دریافت کردهام. تصمیم دارم برای امتحانات پایان ترم اینجا درس بخوانم.
گفتم که شاهنامه میخوانم. میخواهم این کار را ادامه بدهم. به نظرم وقتش رسیده که خودم را از سلطهٔ غزلیات سعدی بیرون بکشم و بقیهٔ نمونههای ادبیات کلاسیک را هم بشناسم. اما خیال ندارم سخت بگیرم و مثلا خودم را ملزم کنم که در بازههای مشخص زمانی بخشهای مشخصی از شاهنامه را بخوانم. میدانم که به چنین قول و قرارهایی وفادار نخواهم ماند. در عوض به خودم قول میدهم که هر وقت توانستم هر مقدار که توانستم بخوانم. تصمیم دارم هرچه خواندم را با نثری ساده بازنویسی کنم و در وبلاگ بگذارم. در بازنویسیهایم وسواس ادبی به خرج نخواهم داد و در عوض تلاش میکنم به منبع اصلی وفادار بمانم و همهٔ جزئیات را درج کنم. هدفم بیشتر کمک کردن به مادران و پدران و مربیانی است که میخواهند شاهنامه را برای بچهها روایت کنند. احتمالا بیشترشان وقت سر زدن به نسخهٔ اصلی را ندارند؛ با این حال برای طولانیتر و جذابتر کردن روایتهایشان محتاج جزئیات داستانها هستند. در خلاصهنویسیهایی که روی وب دیدهام معمولا جزئیات حذف میشوند و فقط سیر کلی داستان بازگو میشود. معتقدم که اسطورهها و افسانهها معجزه میکنند و فرق زیادی هست بین بچههایی که با اسطوره و افسانه بزرگ شدهاند و بچههایی که این چیزها را نمیشناسند.
احساس مفید بودن میکنم و از این بابت خوشحالم.