چهارشنبه، از ساعت 14:30 تا 16:30، دومین نشست باشگاه اطلاعات سبز در محل ساختمان آموزش کتابخانهٔ حسینیهٔ ارشاد (در خیابان شریعتی، کمی پایینتر از تقاطع میرداماد) برگزار خواهد شد. موضوع نشست، «تنوع زیستی» خواهد بود. اگر به خاطر تعطیلی تهران نبود، روز چهارشنبهٔ من پر بود از کلاس و همایش و نشست، و تهیهٔ گزارش از برنامهٔ باشگاه نصیب کس دیگری میشد. اما حالا من ماندهام و چهار روز تعطیلی متناوب و برنامهٔ خوشایندی که در محلی خوشایند برگزار میشود.
باشگاه اطلاعات سبز چیست؟ روزی که برای اولین نشست این باشگاه به حسینیهٔ ارشاد رفته بودم و سراغ محل برگزاری نشست را از اعضای کتابخانه میگرفتم، یکی از آنها که پیرزن شصت سالهٔ خوشرویی بود خیال کرد این باشگاه ارتباطی به جنبش سبز دارد. اما باشگاه اطلاعات سبز در حقیقت یک باشگاه محیط زیستی است که اعضای آن عبارتاند از چهار انجیاوی فعال در زمینهٔ محیط زیست، و چهار گروه از کتابخانهها و فعالان کتابخانهای: کتابخانهٔ حسینیهٔ ارشاد، 85 کتابخانهٔ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، شورای کتاب کودک و خانهٔ کتابدار کودک. هدف از تشکیل این باشگاه استفاده از توان اطلاعرسانی کتابخانهها و کتابداران در نشر و توزیع «اطلاعات سبز» یا همان دادههای محیط زیستی است؛ به این امید که انجیاوهای فعال در زمینهٔ محیط زیست کمی از انزوا و مهجوریت فعلی دربیایند و بتوانند صدایشان را به گوش افراد بیشتری برسانند.
کتابخانههای عضو باشگاه اطلاعات سبز پوستر این باشگاه را روی دیوارهایشان نصب میکنند و از طریق نشر بروشور و کاتالوگ و کتاب و سیدی اعضای خود را در زمینهٔ محافظت از محیط زیست حساس میکنند و آموزش میدهند. مسئولیت تهیهٔ محتوایی که کتابخانهها نشر میدهند بر عهدهٔ انجیاوهاست. انجیاوها علاوه براین، کارگاه و گردش علمی هم برای اعضا ترتیب میدهند. دورههای فعالیت باشگاه یک ماهه است؛ به این معنا که در هر ماه یک نشست هماندیشی، یک کارگاه و یک گردش علمی برگزار میشود. مدیریت هریک از دورههای یک ماهه برعهدهٔ یکی از انجیاوهاست.
چرا باشگاه اطلاعات سبز برای من جالب است و برای شرکت در نشستهایش اشتیاق دارم؟ اعضای باشگاه را آدمهای مختلفی از ردههای سنی مختلف تشکیل میدهند اما همهٔ این آدمها شدیدا باانگیزهاند و برای هدفی روشن و ملموس تلاش میکنند که به نظر من قابل احترام است. آنها منفعل نیستند و در عین حال ایدهآلگرایی چشمهایشان را کور نکرده. آنها اطلاعات تازه و دست اولی دربارهٔ حیطهٔ فعالیت خود دارند و کاملا «زنده»اند. در حاشیهٔ نشست قبلی یکی از انجیاوها تعدادی از محصولات روستانشینان حاشیهٔ دنا را برای فروش عرضه کرد. من تا قبل از آن روز به ارتباط بین حمایت از اقتصاد روستایی و حفاظت از محیط زیست فکر نکرده بودم.
از اعضای باشگاه که بگذریم، هر برنامهای که در حسینیهٔ ارشاد برگزار شود برای من جذاب است. دیدار از حسینیهٔ ارشاد و کتابدارانش برای من جذاب است. وقتی آنها را میبینم که وسط این همه طوفان جزیرهٔ امن خودشان را مدیریت میکنند و به خوبی هم مدیریت میکنند، لذت میبرم و انگیزه میگیرم. این ایراد را به حسینیهٔ ارشاد میگیرند که خدماتش به طبقات متوسط به بالای جامعه محدود میشود. متاسفانه همین طور است. من برای کاری که در حسینیهٔ ارشاد انجام میشود احترام زیادی قائلم و معتقدم وقفکنندههای آن عمل ارزشمندی انجام دادهاند و مخصوصا ارزش عملشان در استقلال مالیای است که براین کتابخانه تضمین کردهاند. با این حال اگر خودم روزی آن قدر ثروتمند شوم که بتوانم نهادی مانند حسینیهٔ ارشاد تاسیس کنم، حتما منطقهٔ فقیرتری را برای این کار در نظر میگیرم. به قول یکی از اساتیدم، همسایههای حسینیهٔ ارشاد کسانی هستند که هم انگیزهٔ کتاب خواندن دارند و هم استطاعت کتاب خریدن. مناطق جنوبیتر شهر بیشتر محتاج پایگاهی شبیه حسینیهٔ ارشاد هستند.
* گزارش مرا از اولین نشست باشگاه اطلاعات سبز بخوانید.