آبی گلدار

در تو می‌بینم برقصی پا به پای بیدها :)

آبی گلدار

در تو می‌بینم برقصی پا به پای بیدها :)

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «از خودم» ثبت شده است

به همهٔ آن‌هایی که عزیزانشان برنگشتند،

و به لیلا،

که مجسم کردنش در قالب همسر یک مفقودالاثر، کمک کرد این شعر را بعد از دو سال کامل کنم.

 

فقط برای خداحافظی، فقط یک بار

بیا سری –که نداری- به دامنم بگذار

 

بیا پرندهٔ من شو، هنوز مانده به کوچ

هنوز مانده به گل کردن تنت بر دار

 

در این دقیقهٔ رفتن کمی مردد شو

از این تلاقی آخر دو قطره غم بردار

 

کدام کوچه به نامت پناه خواهد داد؟

کدام کوچه به جز من؟ به خاطرم بسپار

 

کدام شاخه غمت را جوانه خواهد زد؟

جوانه پشت جوانه، بهار پشت بهار؟

 

مرا به گریه نینداز و مهربانی کن

نسیم باش و گذر کن بر این درخت مزار

 

غبار باش و به چین‌های چادرم بنشین

سکوت باش و به نایم بپیچ پیچک‌وار

 

مرا که کوچه فراموش و خانه پنهان کرد

پلاک گم‌شده‌ات، گور خالی‌ات بشمار

***

گلایه نیست، غزل نیست، روضه نیست، غم است

غمی شبیه سکوتت: بلند و حاشیه‌دار

۳ نظر ۰۴ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۳۲
مائده ایمانی